برادران یوسف وقتی می خواستند یوسف را به چاه بیفکنند یوسف لبخندی زد
یهودا پرسید: چرا خندیدی ؟ این جا که جای خنده نیست
یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند با این که برادران نیرومندی دارم ؟
اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم کهغیر از خدا تکیه گاهی نیست ...
" ای دل پاره پاره ام , دیدن اوست چاره ام "
" اوست پناه و پشت من , تکیه بر این جهان مکن "
برچسب : یوسف تیموری,یوسف صانعی,یوسف زمانی,یوسف,یوسف مرادیان,یوسف صیادی,یوسف اباذری,یوسف کرمی,یوسفعلی میرشکاک, نویسنده : 0marghagh3 بازدید : 15